کد مطلب:94681 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:124

نامه 025-به مامور جمع آوری مالیات












[صفحه 637]

نظایر احكام و سفارشات زیر را اغلب به ماموران گردآوری زكات می نگاشت، و بخصوص هر یك از این دستورات، نشانه دادگستری بی مانند اوست با ترس و پرهیزكاری از پروردگار یگانه و بی همتا، عزم گردآوری زكات كن. مبادا مسلمانی را به نادانی از خود برنجانی یا بترسانی. نكند كه بر او بنحوی بگذری كه دلگیر شود و او را ناخوش افتد. بیش از آن مقدار كه خداوند مقرر فرموده از او مگیر. آن هنگام كه بر قبیله ای وارد شدی، قصد ورود به خانه و آسودگاهشان را مكن و در سراب و باغ و زمینی كه نزدیك سرچشمه شان باشد فرود آی. آنگاه با متانت و آرامش بسوی آنان روان شو، و در میانشان به ایست و چنین بگو: ای بندگان خدا، خلیفه و جانشین رسول اكرم، مرا برای گرفتن حق خدا و زكات اموال، بسوی شما فرستاده است. اگر در دارائی شما برای خدا نیز حقی و بهره ایست، آن را بسوی خلیفه و جانشین رسول خدا بفرستید. پس اگر مخاطب تو گفت: نیست، دیگر به او مراجعه مكن، اما اگر گفت: هست، تو نیز بی آنكه او را از چیزی بترسانی یا بر او سختگیری كنی و آزرده دلش سازی، همراهش برو، و هر چه از سیم و زر به تو دهد بگیر. اما اگر او را گاوان و گوسپندان و اشترانی است، بی اجازه او نزد آ

نها مرو، زیرا بیشتر آنها حق اوست، و به او تعلق دارد. اگر هم نزد چهار پایانش رفتی، همچون كسی كه ستمكارانه به ثروتی مینگرد، به آنها نگاه مكن هیچ چهارپائی را مران و مترسان، و صاحبش را به هیچ رفتار ناخوشایندی مرنجان. آنگاه دارائی او را به دو بخش تقسیم كن، و او را در انتخاب، آزاد بگذار. پس هر چه اختیار كرد، تو به آن اعتراضی مكن. بعد باقیمانده را باز به دو بخش گردان، و دگر بار او را اختیار ده تا انتخاب كند، و باز متعرض مشو. بدین قرار چندان قسمت كن و وی را رخصت انتخاب ده، تا آن مقدار كه حق خدا و زكات است، از دارائی او بماند. آنگاه حق خدای را از او بگیر و اگر با این احوال ابطال و فسخ آن تقسیم را خواست، تو چنان كن كه او میخواهد، و باز دو قسمت را در هم آمیز. دگر بار همان سان كه نخستین بار انجام دادی، بكن تا حق خدای را كه در ثروت اوست از او بستانی. شتر پیر و از كار افتاده و دست و پا شكسته و معیوب، از او مگیر. بر آنها كسی را امین مگردان، مگر آنكس را كه تو بدین و ایمانش اطمینان كامل داشته باشی مومنی را برگزین كه درستكار باشد و حق را به فرمانروایش برساند، تا آن حاكم هم، حق خدا را میان مسلمانان تقسیم نماید. آنكس را كه بر ای

ن كار میگماری، بایستی مردی نیكخواه و مهربان و درستكار باشد و كسی را مرنجاند و خسته و ناراحت نكند سپس هر چه نزدت جمع شده، برای ما بفرست، تا در مواردی كه پروردگار امر فرموده، میان مستمندان بخشش شود. هنگامی كه مامور امین تو آنها را گرفت تا نزد خلیفه آورد به او یادآور شو كه: میان شتر و نوزاد شیرخوارش، جدائی نیفكند و شیر آن را چنان ندوشد كه بچه اش بی غذا ماند و آسیب بیند و یا با سواری، آن را خسته و فرسوده بسازد. میان شترانی كه بر آنها سوار می شود تعادل برقرار سازد. باید اشتری را كه پایش فرسوده شده و از رفتن عاجز است، وسائل آسایشش را فراهم سازد و به ملایمت به حركتش آورد. آنها را از گذرگاههائی عبور دهد كه در آن نقاط، آبگیر و چشمه باشد و سزا نیست از مرغزارها و راههائی كه بی آب و گیاه است، آنان را بدنبال خود كشد. لازم است گاهی در میان مرغزار و چشمه سارها، لحظاتی مهلتشان دهد، تا اینكه به اذن خدا فربه و سالم و بی عیب نزد ما بیایند، نه خسته و فرسوده و رنج كشیده. آنگاه بدستور كتاب خدا و سنت پیامبر اكرم (كه درود بی پایان خدا به روان پاكش باد) میان سزاواران قسمت شود. پس آنچه گذشت برای تو پاداش شایان، و رستگاری و هدایت یافت

گی پر ارجی است. به خواست قادر متعال


صفحه 637.